کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش

اثر دنی دیدرو از انتشارات فرهنگ نشر نو - مترجم: مینو مشیری-داستان فلسفی

ژاک فاتولیست یک تحقیق تحریک آمیز از مشکلات موجود، سرنوشت و اراده آزاد است. در مقدمه ای بر این ترجمه درخشان، دیوید كووارد مبانی فلسفی شگفتی دایرو را با سرنوشت توضیح می دهد و از تکنیک های تجربی و تاثیرگذار ادبی كه ژاک فاتولیست را كلاسیك روشنگری می داند، بررسی می كند.


خرید کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش
جستجوی کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش در گودریدز

معرفی کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش از نگاه کاربران
کتاب شرح سفر ژاک -که معتقد است هر چیزی که رخ می‌دهد، آن بالا نوشته شده است- و اربابش است که در خلال این سفر چندین داستان و ماجرا از زبان شخصیت‌های مختلف کتاب، به ویژه ژاک که عاشق حرف زدن -و در مقابل اربابش عاشق داستان شنیدن است- گفته می‌شود. در کتاب چندین داستان بصورت پراکنده و به موازات هم تعریف می‌شود و گهگاه نویسنده به میانه‌ی داستان‌ها می‌پرد و داستان را قطع و به داستان دیگری می‌پردازد. نکته‌ی جالب کتاب، شوخ‌طبعی نویسنده است که مستقیما خواننده را مخاطب قرار می‌دهد و از فکر و نظر و انتظار خواننده حرف می‌زند. گاهی هم خواننده را دعوت می‌کند که خودش برای ادامه داستان‌ها یا برای مقصد شخصیت‌هایش، تصمیم بگیرد.
علاقه به داستان‌گویی در سطر به سطر این کتاب مشهود است. گفتگوها،به‌خصوص دعواهای ژاک و اربابش بسیار جالب و خنده‌دار است. در آینده باز هم این کتاب را خواهم خواند.
امتیاز واقعی: چهار و نیم

مشاهده لینک اصلی
I read this first when I read Kunderas @Jaques and His Master@(1971) and his higly recommendation on Diderot. Without Kunderas description on Diderots work, I was possibly not able to get the esense of this magnificent work.
@دنیس دیدرو@ کتاب مشهورش @ژاک قدری و اربابش@ را در بحبوحه ی انقلاب (فرانسه) نوشت و منتشر کرد. شخصیت این رمان نه قصد @تغییر@ دارد و نه پاسخی برای هیچ معضل اجتماعی پیش می کشد. کار او تنها @تقابل@ است، ارائه ی یک عمل به عنوان عکس العمل! جالب ترین عنصر تکنیکی که دیدرو در این رمان بکار برده، وادار کردن خواننده به درگیر شدن در وقابع داستان است، به عنوان یک عامل اثر گذار. تصور می کنم میلان کوندرا بر همین محور تکیه داشته که نمایش نامه ای به همین نام نوشته و از دیدرو تقدیر بسیار کرده است.


مشاهده لینک اصلی
از انسان و داستان سرایی DIVINOOriginal و به خصوص مدرن نوشته شده در قرن هجدهم، هر چند، به صورت دقیق، و به عنوان مقدمه می گفت و به عنوان موسسات تحقیقات پ ± به نویسنده، این متن یک رمان رمان (به عنوان اونامونو می گفت: â € œnivolaâ است €) .این insólita منابع نوشیدنی داستان â € نیز © N œmodernistasâ € که در حال حاضر آثار کلاسیک ادبیات هستند، â € Oedon مانند Quijote د لا Manchaâ €، â € œGargantúa و Pantagruelâ € Rebelais و تقریبا معاصر â € œTristam Shandiâ € از Sterne. این آخرین چندین بار ذکر شده و نفوذ خود را پنهان کند و admiración.No novelÃstica ساختار داستان سرایی کلاسیک است، هر دو در داستان، شخصیت ها و تم ها. این کمیسیون اقتصادی سازمان ملل © تاکتیکی چند گالیم © Neros، که در آن essential'd از داستان های کوتاه، طنز picaresque، تمایلات جنسی، گفتگو و تک صدایی، نقد اجتماعی، مقالات، فلسفه، تشکیل شده است اخلاقی، آن اش درهم و برهم است سورئالیسم، etc.Se می توان گفت که از ویژگی های اصلی â € œplacer و morboâ € داستان سرایی است، فلسفه، گوش دادن و کنجکاوی ناسالم در مورد â € œchismesâ €. این از انسان و خدا صحبت می کند، و بنابراین، همه امور: از جدی به ترین Ãnfimo، که بله، با عبور از الک از طنز، هم تمسخر، طنز و طنز، بسته به موضوع، طبقه اجتماعی یا جنبه اخلاقی که قضاوت شده است. به خصوص حاد و ظریف متون با eclesiásticos هستند، کارشناسی ارشد © پزشکان (سبک مولیر)، در دو یا picaresque و eróticas.Además داستان به دلایل، سبک نیز © N تعجب آور، از نویسنده، دیدرو، می شود یکی از شخصیت ها بیشتر که صدایی در متن است که برداشت خود را از روایت و، علاوه بر این، ¡se هدایت خواننده! حتی خواننده، که ما را، نیز © N یک صدا و می رود، سرزنش و مذاکرات Tú به Tú با Diderot.Una اصلی، کار های خنده دار، فلسفی، Pacará، انتقادی، مدرن، تعلیم، جهانی، بی انتها، ، بنابراین ضروری است. توجه من: 8.

مشاهده لینک اصلی
دیدرو به روش خوبی از ارجاعات خود، گفت و گو بین ژاک و استادش را منتشر کرد. گفتگو که به جای ارائه یک بحث کلاسیک درمورد موضوع فلسفی، تاریخ (و به طور مداوم قطع شده) ژاک (و در نهایت استادش) را دوست دارد. البته این قبیله ها قبلا \"بیش از آن\" نوشته شده بود. بدیهی است، دیدرو به عنوان هدف خود برای حمله به مدافعان جبرگرایی، که با موفقیت و سلیقه خوبی انجام می دهد، دارد. دایترو به جای استدلال مستقیم و واکنش بعدی جبرگرایی، نادرستی های ژاک، کارشناسی ارشد و شخصیت های دیگر را وارد می کند و آن ها را به عنوان گناهان ژاک وارد می کند و آن را ترک می کند. این کل مجموعه داستان های کوتاه دارای روایت است که تنها با داستان ژاک \"دوست دارد ساده باشد. در این داستان کوتاه Diderot ظریفانه ایده های پیش بینی شده از زمان را رد می کند، مانند سانسور اجتماعی رو به رشد در مورد تم های جنسی، به عنوان مخالف پذیرش کامل خشونت و تخریب از جمله یک مطلب خنده دار در اطراف فورم فعل. به نظر می رسد که پس از 250 سال، ما در این رابطه با همان یا بدتر رفتار می کنیم. در زندگی روزمره و در موضوعاتی که اداره می کند، وزن شهرت اجتماعی بسیار زیاد است، اما یک فرد صادق که می گوید لعنتی به طور آشکار در سطح (یا پایین تر) شخصیت خودخواهانه، حسادت، وحشیانه قابل تصور، تا زمانی که در دیدگاه بسیار نادیده گرفته نشود، در مقیاس شهرت اجتماعی ایجاد شده توسط مجموعه ای از تعصبات از همه افراد در جامعه است. بازگشت به ژاک که، که، در طول زمان من را به نوشتن نقل قول های بالا، در حال حاضر دو بطری شراب گذاشته، ما متوجه شدیم که Diderot هدف تجزیه و تحلیل از طبیعت بشر، ماده ضروری در یک اثر ادبی، در همان زمان کمک کرد راه را برای یک سبک ادبی هموار کند اما چند قرن بعد مجددا بازنگشت.

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** نقل قول مورد علاقه: @ آیا ما سرنوشت ما را کنترل می کنیم یا سرنوشت ما را کنترل می کند؟ آن را در 1700 نوشته شده است. من فقط تصور می کردم که آن چنان که پیش از این نوشته شده بود، خواندنش دشوار است، اما در کل آن نیست. آن را در مورد یک مرد به نام ژاک که معتقد است که همه چیز اتفاق می افتد به دلیل آن بود که در آسمان نوشته شده است و سرنوشت اساسا همه چیز را کنترل، و بسیار خنده دار است. او یک استاد دارد که بسیار با او بحث می کند. بهترین قسمت کتاب این است که نویسنده فقط به طور دوره ای متوقف می کند که در مورد شخصیت ها صحبت می کند و به خوانندگان می گوید که در جریان داستان و سایر مزخرفات چه می گذرد. ​​بخش مورد علاقه من: ژاک و بخش های اصلی استادش برای یک بیت و نویسنده متوقف می شود داستان و خواننده شما را به شما می گوید که شما باید انتخاب کنید که چه کسی باید دنبال کند و سپس به شما می گوید که چرا شما باید یا نباید از هر مردی پیروی کنید و این توصیف او از استاد است: اگر او اتفاق می افتد به چیزی معقول، آن را به دلیل اینکه هس چیزی که شخص دیگری گفته است را یادآوری کرده یا چیزی را بدون تفکر درهم آمیخته است. او دو چشم دارد مثل شما و من، اما اغلب اوقات شما نمی توانید بگویید که آیا آنها با استفاده از آنها برای نگاه کردن. حوصله ندارم، اما خیلی هم بیدارم. او فقط وجود دارد - این حالت عادی خود را - مانند اتوماسیون. @ این چیزهای افسانه است! @ او فقط وجود دارد @ من همسران من ipod با این نقل قول حکاکی شده بود،Life خیلی کوتاه است به سختی وجود دارد @ NOFX (یک گروه پانک) و فلسفه آن زندگی می کنند. در حال حاضر من نمی گویم که زندگی از دست رفته است زیرا کسی فقط با استانداردهای من وجود دارد. تنها صاحب یک زندگی می تواند آن را موفقیت و یا شکست و یا زباله. من فقط فکر می کنم که همه باید به زندگی کامل زندگی کنند. بنابراین حالا من باید مردم را به چیزهایی که می توانند پر شود، شاید چیزهایی که مایع را نگه می دارند مقایسه کنند. بعضی از مردم قاشق چای خوری هستند، در حالی که دیگران اقیانوس هستند، اما هر یک می تواند پر شود.

مشاهده لینک اصلی
دیادر، این آغازگر خواننده خود را @ و ژاک خود را تنها یک rapsodie حیرت انگیز از حقایق واقعی، دیگران تصور، بدون فریب نوشته شده و بدون توزیع دستورالعمل. @ فراتر از محکومیت شدید او، آزادی روایت او است که تحت تأثیر قرار می گیرد. دوبله ای از پارچه واقعیت، یک موزاییک از شخصیت ها و روایات است که در آن خنده سهام را با انعکاس به اشتراک می گذارد. ژاک پیچیده است ژاک رمان در مورد رمان است. فرض بر این است که اعلام کرد، خلقت حقیقت است، حقیقت معروف مهم تر از همه چیز است، که تجزیه می شود. خواننده بخش جدایی ناپذیری از سیستم کشیدن کتاب است که در آن عروس واقعی واقع شده است و برعکس، این آجرهای قابل قیاس در کنار هم قرار دارند تا روایت را به نمایش بگذارند تا بتوانند بهتر شوند رمان را مدرن کن یک انقلاب ادبی ساخته شده از کنونی و ضد جریان است که تمام کلید های آن را تحویل نمی دهد، لزوما هدف آن است، این فرایند تعمیم دادن است که نویسنده پیشنهاد می دهد ... و شاید این نوشته شده است که دیدرو و نویسنده او ژاک 'جوهر خواهد شد عمیقا در ادبیات ریشه دار ... اگرچه این دوم بسیار متعهد به زندگی و نظرات Tristram شندی، لورنس سترین' s Gentleman. با این که او می داند که چگونه بازی می کند @ JACQUES: استاد من، ما نمی دانیم چه چیزی برای لذت بردن، و چه چیزی در زندگی غم انگیز است. خوب بد می آورد، بد می آورد خوب است. ما در شب زیر آنچه که در آنجا نوشته شده است قدم می زنیم، همچنین در خواسته های ما، در شادی و غم و اندوه ما، غافل می شویم.

مشاهده لینک اصلی
من آنرا سه ستاره می دهم زیرا دو هفته از آن زمان به پایان رسیده است و هنوز کاملا نمی دانم که چه فکر می کنم. شاید دلیل MAA، به دلیل ارائه باید اول باشد leÃdo زندگی و عقاید آقای تریسترام شندی، اما حتی اگر من اسپیسی ± OL © SY خواندن در انگلستان می خواست من خیلی تنبل به خواندن 400 صفحه از انگلستان © ها قرن هجدهم بود . از سوی دیگر، آن چیزی که از این کتاب است، که یک هرج و مرج absoluto.Se تصور می شود یک سبک طنز از رمان Tristram Shandy به است، اما به نظر می رسد و نه بیشتر یک حرامزاده قصه های کانتربری و شبهای عربی. دیدرو هیچ یک از قراردادهای رمان ما آموخته اند احترام نمی گذارند به درک: هیچ یکدستی در صدای راوی (که اغلب می شکندcuarta دیوار @)، هیچ علیت در بازگویی، هیچ شخصیت های احتمالی وجود دارد و یا صحنه هایی از کتاب است، هیچ سازگاری حتی در داستان و کرتهای فرعی که رمان را تشکیل می دهند و تقریبا تمام عجله نزدیک و یا باز ماندن، قراردادهای اجتماعی معکوس وجود دارد و طنز و خارج از غرفه به خواننده آن احساس anchas.La این کاملا کنترل کار را بر عهده دارد، هیچ چیز برای حفظ آن لازم نیست، مجبور است خود را به خواندن آنچه که نوشته شده است، استعفا دهد. مانند زندگی خود، همانطور که ژاک آن را می بیند. این کار فوق العاده خواهد بود اگر بهتر نوشته شود.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ژاک قضا و قدری و اربابش


 کتاب مرگ به وقت بهار
 کتاب شادکامی، شکوفایی و زندگی خوب
 کتاب در دام افتاده
 کتاب ضیافت افلاطون (راهنمای خواننده)
 کتاب خط خطی های روح سرگردان
 کتاب خرگوشی به نام جان رالز و مسابقه ی عادلانه