کتاب طاعون

اثر آلبر کامو از انتشارات نیلوفر - مترجم: رضا سیدحسینی-داستان فلسفی

در کتاب طاعون آلبر کامو تصور می‌کند که بیماری همه‌گیر طاعون شهر اران را در برگرفته است و از خلال دفتر خاطرات دکتر ریو یک نفر شاهد وقایع، خواننده را در جریان این واقعه می‌گذارد، از روزی که موش‌های حامل میکروب در همه گوشه و کنار شهر ظاهر می‌شوند تا زمانی که بیماری طاعون در این شهر که از سایر نقاط دنیا جدا شده و میلیون‌ها نفر سکنه‌ی خود را از دست داده است، پایان می‌یابد. و کسانی که جان به سلامت برده‌اند، زندگی عادی را از سر می‌گیرند. طاعون داستانی است در عین حال واقعی و افسانه‌ای، یا بهتر بگوییم سمبولیک، در این کتاب بیماری وحشتناک طاعون مظهر شر است، چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی.


خرید کتاب طاعون
جستجوی کتاب طاعون در گودریدز

معرفی کتاب طاعون از نگاه کاربران
غریب ترین قسمت رمان جایی است که درباره ی رفتار مردم ایران در برابر مسیحیانی که برای مداوای آنان آمده اند دارند
چون آمدن طاعون را به اراده ی الهی نسبت می دهند، مداواگران را می تارانند
عجیب نیست که در روزگاری دیگر، مغولان را هم قهر خدا می خوانند و از تقدیر نمی گریزند

مشاهده لینک اصلی
احساس بدی دارم

بهترین قسمت های کتاب: Best Parts of the Book: (Spoiler Alert)

1-But Rieux sat up and said firmly that this was ridiculous and that there was no shame in choosing happiness.
Yes, said Rambert. But there may be shame in being happy all by oneself.

2-Paneloux is right, said Tarrou. When innocence has its eyes gouged out, a Christian must lose his faith or accept the gouging out of eyes. Paneloux does not want to lose his faith, he will stick with it to the very end. Thats what he meant.

3-For the time being, people of very different origins were fraternizing, elbow to elbow. The equality that the presence of death had not achieved was realized by the joy of deliverance, at least for a few hours.

4-Cottard, Tarrou, the men and the woman whom Rieux had loved and lost, all, dead or guilty, were forgotten. The old man had been right, men were always the same. But this was their strength and their innocence, and it was at this point, above all suffering, that Rieux felt he was one of them. In the midst of the cries that increased in strength and duration, echoing a long way right to the foot of the building, while the many-coloured wreaths and showers of fireworks rose in ever greater numbers into the sky, Dr Rieux decided to write the account that ends here, so as not to be one of those who keep silent, to bear witness on behalf of the victims, to leave at least a memory of the violence and injustice that was done to them, and to say simply what it is that one learns in the midst of such tribulations, namely that there is more in men to admire than to despise.

واقعا تاثیری که که آلبرکامو بر طرز زندگیم بر جای گذاشته تا به حال هیچ کس و هیچ چیزی نگذاشته است

مشاهده لینک اصلی
طاعون - یک مسابقه کوتاه: 1. شما یک موش مرده را در درب جلو خود پیدا می کنید: چه کاری انجام می دهید؟ الف) آن را نادیده بگیرید، در خانه پاک شما هیچ موش صحرایی وجود ندارد. ب) به خودتان بگویید که چقدر عجیب است، اما به نظر می رسد هیچ اتفاقی نیفتاده است. چرا که چنین چیزی برای خانه شما اتفاق افتاده است. د) توجه داشته باشید که بسیاری از این موارد از موش های مرده در خانه های همسایه اتفاق می افتند و توجه داشته باشید که این هیچ تصادفی نیست. تعداد کمی از افراد جداگانه در سراسر شهر با یک بیماری عجیب و غریب روبرو می شوند. حالا شما این کار را انجام دهید؟ a) این را نادیده بگیرید؛ احتمالا آنفولانزائی است که به زودی برطرف می شود. b) آن را تصادفی خنده دار، اما هیچ چیز دیگری را در نظر نگیرید. c) سعی کنید از افراد بیمار اجتناب کنید، اما مانند دیگران آن را یک لحظه stage.d) آن را به عنوان آغاز یک اپیدمی عمده مشاهده کنید - اما جرات نکنید از کلمه p استفاده کنید! عاشق شما در خارج از شهر به وقوع پیوست. شما چه کار می کنید؟ الف) سعی کنید از شهر فرار کنید، ممکن است برای چنین کاری تلاش کنید یا زندانی شوید، اما همه اینها برای عشق؛ ب) سعی کنید از شهر فرار کنید اما از بی رحمانه رها شوید. c) سعی کنید مقامات را متقاعد کنید شما هیچ نشانه ای از داشتن هیچ گونه بیماری ندارید و مجاز به ترک آن هستید.) انجام کارهای خودپسندی و ببینید که چه کاری می توانید انجام دهید تا مشکلات شما را در شهر حل کنید تا بتوانید عاشق خود را پس از آن ببینید. همه چیز شروع به نظر دادن به یک بیماری همه گیر است. چه اتفاقی می افتد؟ الف) مرگ آنقدر ناامید کننده است که به نظر می رسد بهترین گزینه است. ب) همه این ها ناامید کننده است - چرا نمی گذارید زندگی شما چطور با دیگر افراد محکوم شده مواجه شود؟ ب) همه اینها ناامید کننده هستند خودکشی راه حل نیست - فقط آن را در ایمان صبر کنید! د) بهترین کار را برای تلاش برای کمک به بیماران و کاهش ناراحتی خود و امیدواری به این که واکسن ها می توانند معجزه هایی را بکار ببرند. اگر بیشتر جواب دادید: می گویند که شما احتمالا یکی از اولین افرادی هستید که در این شهر خراب شده در معرض مرگ قرار می گیرید، متشکرم برای بازی در زندگی. ب) خوب، احتمال کمی برای بیمار شدن وجود دارد، اما بیشتر از این احتمال دارد که بیمار شوید و شما احتمال بیشتری دارید که بیمار نباشید و در حال مرگ باشید، اما ممکن است فقط بیمار شوید و به هر حال از بین ببرید - این یک طاعون است پس از پیروزی) تبریک می گویید، شما بیشتر از همه مراقب هستید - ممکن است بیمار شوید و زنده بمانید یا ممکن است به هر حال مرگ - اما هی بیدار شدی که تو اولین چیزی را دیدی و همه چیز را به شهر کمک کردی! بازنگری جامع از تم ها و ایده های طاعون می تواند در پروفایل Booklikes من خوانده شود. با این حال، باید به ذکر است که من متوجه شدم که طاعون بسیار خواندنی و شگفت انگیز است.

مشاهده لینک اصلی
یک گزارش از یک شهر و مردمش در تبعید و جدایی به دلیل وقوع طاعون. تلاش عاطفی، اما بسیار رضایت بخوانید! من گاهی اوقات با نفس کشیدن بعضی از قهرمانان باورنکردنی، باهوش، و نشان دادن افرادی که به شیوه های گوناگون و منطقی با بیماری مبتلا شده اند و تمام دلایلی و فهم را از بین می برند، مرا ترک کرد.

مشاهده لینک اصلی
توسط آلبر کاموسی در شکار کتاب هایی قرار دارد که ممکن است با دوره ی ترم پاییز جدید من در ادبیات آخرالزمانی مطابقت داشته باشد، و این یک به نظر طبیعی بود. Id خواندن کمی کمو قبل - غریبه، البته، و سقوط ... هر چند من هیچ چیز در مورد آن را به یاد داشته باشید. کامو، مانند سارتر، تحت عنوان ذهن من از فیلسوفان است که احتمالا نباید به نوشتن خلاق رفته (وارد شدن به تهوع و همچنین احساساتی که به زودی تکرار شود، همانطور که سعی دارم آین رند را بخوانم، مراجعه کنید). اما سارتر مطمئنا در انتهای بهتر این طیف است - او به طور کامل اجازه نمی دهد همه ایده های بزرگش را در مورد داستان غلبه کند. غریبه، با راوی غیرقابل اعتماد و تعلیق، یک کتاب عالی است. متاسفانه، طاعون این کار را برای من انجام ندادند. داستان به اندازه ای هیجان انگیز شروع می شود که شهر کوچک Oran در دهه 1940 به آرامی با موش های مرده پر می شود. شهروندان در ابتدا به نظر می آید که به ویژه در معرض خطر قرار دارند، اما در حالت واقعی انسان، به آرامی شروع به ایجاد اضطراب می کند، زیرا مردم نیز به بیماری مبتلا می شوند، و موش های مرده هر روز صدها نفر را می گیرند. با این حال، مردم به آرامی واکنش نشان می دهند، همانطور که همیشه هستیم، زیرا هیچکس نمی خواهد با جدی شدن طغیان مواجه شود. این داستان به دنبال دکتر های شهر Rieux است که البته تلاش می کند تا زنگ خطر و رامبرت را که یک روزنامه نگار است و زمانی که آن را در نهایت محاصره می کند، در شهر جا به جا کند. این همه به اندازه کافی هیجان انگیز است، اما به زودی بخش 1 پایان می یابد و قسمت دوم شروع می شود. بخش عمده ای از رمان (از طریق قسمت چهارم) صرف صرفا انتظار از طاعون است. البته دکتر ریه، بیهوده تلاش می کند تا درمان پیدا کند. رامبرت تلاش می کند تا این وحشت را به ثبت برساند. اما از آنجایی که من هرگز به هیچ وجه در مورد هر کدام از آنها به اندازه کافی توجه نکردم، و چون من تا حدودی انتظار داشتم که کامو تمام تلاش خود را از بین ببرد و از پایان خوشبختی اجتناب کند، تنش واقعا در وسط قرار دارد. قطعا جالب توجه بود که مشاهدات جامعه شناختی بیشتر در مورد کار روزمره شهر بود. برخی از مردم در ترس زندگی می کنند، اما عمدتا مردم برای لحظه ای زندگی می کنند و هیچ حس واقعی ای در آینده ندارند. با این حال، این بخش های گوناگون نمی توانند این کتاب را برای من به ارمغان بیاورند و فریاد می زنند، در مکان هایی قرار می گیرند که به سادگی فلسفه هایی را که در ذهن سارتر قرار دارند، به من نشان دهند. من می گویم یک شگفتی وجود دارد - به همان اندازه که من انتظار داشتم، خیلی ضعیف بودم. این احتمالا به علت سوء تفاهم من از فلسفه کامو است ... احتمالا کمتر مقدس تر و بی معنی تر از مبارزه با انسانی است. من آن را خراب نکردم، اما در حالی که آن را به طور مناسب فرانسه (و فرانسوی من به معنای خشن) آن را کاملا پایان جهان است که ما آن را می دانیم. همه در کل، یک کتاب بد نیست، اما نه بزرگ است. من حداقل یک چیز را آموختم، که در حال حاضر هم تلاش های من برای رسیدن به The Fountainhead است. مردم کامیون در حالی که در کافی شاپ با پوشیدن لباس ژاکت تیوید نشسته اند، به شما خنده دار می خورند، خواندن کامو. خسته شدن تنها کمی کمک کرد. در نهایت من برای مخفی کردن پوشش در یک مجله را گرفتم و هنوز به نظر عجیب و غریب تبدیل شده ام. اما گاهی اوقات به دنبال ادبیات خوب می گشتم، باید یک کلم پیاده روی باشد.

مشاهده لینک اصلی
من بیمار هستم که برای یک ایده میمیرد .... (....) چه چیزی منفعت می برد این است که یک نفر زندگی می کند و برای کسی که دوست دارد، می میرد. قوم، طاعون

مشاهده لینک اصلی
@ شاد اکنون می دانم که انسان توانایی اعمال عالی دارد. اما اگر او قادر به احساسات بزرگ نیست، خوب، او را ترک من سرد. @\n\"پلاک\" توسط دانشگاه آلبرت بیشتر مردم شناسی نسبت به یک رمان است. این بیشتر حساب کاربری رفتار جمعی یک کل شهر است. اولین اثر این دیدار وحشیانه این بود که مردم شهر ما را مجبور کنند که مانند دیگران احساساتی نداشته باشند. @\nبنابراین رمان اغلب یک حساب کاربری از واکنش های جمعیت است. چند کاراکتر که در داستان حضور دارند، وجود دارد تا ادراکات مختلفی از طاعون را ارائه دهند تا روایتگر بتواند آنها را بیان کند. برای مثال، Paneloux وجود دارد که کلیسا و دین را به طور کلی نمایندگی کند. رامبر و رئیکس نمونه هایی از شخصیت هایی هستند که دور از عشیره هایشان هستند. نويسندگان زاويه خود را با تصويب نظر يکي از کاراکترهاي خود ارائه ميکنند: @ چرا، اين دشوار نيست! طاعون اینجاست و ما باید موضع بگیریم، این کاملا واضح است. آه، من تنها آرزو می کنم که همه چیز به همان اندازه ساده باشد! نویسنده به طور عمدی از استخدام تکنیک های ادبی عمومی رد می شود و به عینیت می پردازد. هیچ (یا خیلی کم) قهرمانی و تقریبا هیچ طنز وجود دارد. موضوع بسیار حیرت انگیز است که همه شوخ طبعی ممکن است بد باشد. این رمان به عنوان یک تمثیل در جنگ جهانی دوم نوشته شده است - اشغال آلمان در فرانسه، اما اکنون آن را به عنوان یک تمثیل خواندن دشوار است. دریا به عنوان نمادی از عشق نشان داده شده است. در همان ابتدا گفته شده است که شهر به گونه ای ساخته شده است که @ آن را به سمت خلیج می چرخاند و نتیجه آن غیر ممکن است که دریا را ببیند، شما همیشه باید به دنبال آن باشید. @ شهر فراموش کرده بود برای زندگی کردن، @ برای تمام نزدیکی آن، دریای خارج از محدوده بود؛ جوانان دیگر دیگر از دل خوشی های خود ندارند. @ دوباره روایتگرانی از یک زندگی خوب، یکی از تصاویری است که مردم از حمام آفتاب استفاده می کنند؛ Rieuxs شاد ترین ساعت در طول طاعون است که صرف در حالی که شنا. جداسازی یک موضوع دیگر است که ظاهرهای زیادی را شامل می شود - قرنطینه، انزوا شهر، جدایی از خانواده و غیره. نویسنده به صراحت از رفتار قهرمانانه منع می کند. @ راوی تمایل دارد که تصور کند که با اختصاص دادن اهمیت بیش از حد به اقدامات قابل ستایش، ممکن است به طور ضمنی، پرداختن غیر مستقیم اما قدرتمند به بدترین قسمت از طبیعت بشر باشد. برای این نگرش، به این معنی است که چنین اقداماتی به عنوان استثناء نادر درخشان می شوند، در حالی که خلوص و بی تفاوتی، قاعده کلی هستند. راوی این نظر را به اشتراک نمی گذارد. @ در قسمت اول، نویسنده در مورد زندگی شهر (که مانند هر شهر دیگر) می نویسد، با این حال با این که Campus آن را قرار داد، همه آن را به نظر می رسد بسیار پوچ است. همان گونه ایده ای پوچ برای بحث در مورد واکنش های مردم در دوران مختلف تبعید استفاده می شود. همانطور که از مرور می بینید، این کتاب پر از مشاهدات آسان و نقل قول و تعمیم یافته ای از رفتار انسانی است: @ از آغاز زودرس و هنگامی که آن را به پایان می رسد، همیشه تمایل به لفاظی است. در مورد اول، عادت ها هنوز از دست رفته اند؛ در مرحله دوم، آنها بازگشت می کنند. به عبارت دیگر، به سکوت، در ضخامت یک فاجعه است که به حقیقت سخت می شود.\nبنابراین کمپس به عنوان یک واعظ، بعضی اوقات بیش از حد نوشته است: عادت ناامیدی بدتر از ناامیدی است. @\nاما بیشتر او علامت گذاری می کند. برای نوشتن در مورد رفتار جمعی یک شهر کل در یک وضعیت غیر عادی، نیازمند نیرویی پرحادثه و یکی از نجیب ترین آن هاست.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب طاعون


 کتاب مرگ به وقت بهار
 کتاب شادکامی، شکوفایی و زندگی خوب
 کتاب در دام افتاده
 کتاب ضیافت افلاطون (راهنمای خواننده)
 کتاب خط خطی های روح سرگردان
 کتاب خرگوشی به نام جان رالز و مسابقه ی عادلانه