الیاس کانتی می‌گوید: «دیدن ورای آدم‌ها آسان است، ولی ما را به‌جایی نمی‌رساند.» به عبارت دیگر چه آسان و چه بی‌فایده در افراد عیب می‌یابیم. آیا وقتی عاشق می‌شویم بعضا به این دلیل نیست که، حتی به بهای کوری خودمان در این فرایند و آن لحظه خواستیم، دیدن ورای آدم‌ها را نفی کنیم؟ اگر بدبینی و عشق دو گزینه متقابل باشند، آیا عاشق شدن ما به این دلیل نیست که می‌خواهیم از موضع ضعف بدبینی، نجات یابیم؟ آیا در هر عشق «در نگاه اول» نوعی گزافه‌پردازی نسبت به خصوصیات معشوق وجود ندارد؟ نوعی گزافه‌پردازی که ما را از منفی‌نگری معمول‌مان منفک می‌کند و تمرکز و نیرویمان را معطوف کسی می‌کند که چنان باورش داریم که هرگز حتی خود را چنین باور نداشتیم.
خرید کتاب جستارهایی در باب عشق
جستجوی کتاب جستارهایی در باب عشق در گودریدز
معرفی کتاب جستارهایی در باب عشق از نگاه کاربران
قصه ی عشق یک ساله ی آلن دوباتن با یکی از دخترهایی که تو راه زندگیش قرار گرفتن. از اول آشنایی تا آخر جدایی.با ثبت جزئیات و دسته بندی کردن و معنا جستن برای هر دسته از لحظه ها...
با دقت و به سرعت خوندمش. از سبک مقاله ها خوشم اومد. همون جوری بودن که خودم دوست دارم بنویسم. طرح داشتن. شماره داشتن. به ترتیب و کوتاه کوتاه و بریده بریده حرفا رو می گفت... بعضی از پاراگراف برام دقیقا پیش اومده بودن و از بیان شدن شدن به لذت می رسیدم. بعضی ها بودن و من نتونسته بودم حتا در درونم به بیان برسونم شون و آلن دو باتن تونسته بود. و بعضی جاها هم راستش درک نمی کردم. حس می کردم کم گفته. باید بیشتر می گفت تا آدم حالیش شه. مخصوصا اون جاهایی که در مورد تروریسم و عشق و لبرالیسم و عشق می نوشت. یه جور استعاره بود که زیاد لذت نبردم...
راستش کم بود. خیلی بیشتر می تونست باشه. برخلاف کتاب های خوب دوباتن (مثلا هنر سیر و سفر) ارجاعات و نقل قول کم داشت... می تونست از گنجینه ی ادبیات بهره ها ببره... حس کردم کمی عجولانه نوشته شده. از اون کتاب هاست که می تونی خودت صفحه ها بهش اضافه کنی...
مشاهده لینک اصلی
متوجه شدم که باید به آموزه پیچیده تری رسید، آموزه ای که بتواند با ناهماهنگی های عشق به گونه ای بازی کند، نیاز به عقلانیت را علی رغم ناتوانی اش، با حماقت غیرقابل اجتناب عاشق شدن، در هم بیامیزد. می بایست عشق را پذیرا شد، بدون فرو افتادن در یاس یا امیدواری جزمی، بدون تدوین فلسفه ای برای ترس ها، یا سرخوردگی های اخلاقی مان. عشق، به ذهن تحلیل گر، نوعی فروتنی می آموزد، درسی که هر چند برای رسیدن به قطعیت های ثابت راه دشواری دارد، و آن این که تحلیل هرگز نمی تواند، راهی بدون خطا برود و لاجرم هرگز از طنز و کنایه به دور نیست.
+از اون کتابایی که دوست دارم دوباره بخونمشون!:)
مشاهده لینک اصلی
من فقط یک ساعت پیش این کتاب را تمام کردم ... و من به این کتاب نیاز داشتم. من آن را در کتابخانه برداشتم ... حتی در هیچ نظم، حتی در بخش اشتباه دروغ گفتن ... رد شد. من نمی خواهم بگویم من احساس تنهایی را دوست دارم (Frued، get out!)، اما آن را به رنگ روشن، بنابراین من کلاغ خود را به عنوان رفتار و آخرینget را با هم خوشحال @ من بعد تجربه. در واقع، @ @ @ @ @ @ love را دوست دارد با یک پسر با داستان بازی دختر با شخصیت اصلی به عنوان پسر خوبی تحصیل کرده است. فوق العاده است پس از خواندن از طریق این کتاب، من می خواستم از نویسنده تشکر کنم. برای من یک نویسنده خوب است که قادر به ضبط احساسات شما (و در واقع آن ها سخت و سخت است) و آنها را به عنوان شعر به شما عطا می کنند. این چیزی است که این مرد برای من انجام داد، و من احساس خجالتآوری کمتر داشتم، یا حداقل به من احساس کرد که یکی از بیت های بسیار گناه ناپسندی است که در مورد عشق محروم شده است. (نویسنده در این آخرین بیت ملودرام قرار میگیرد، که او به طور تکراری در شخصیتهای اصلی به خودکشی و ناامیدی رمانتیک میاندازد). یکی دیگر از عظمت در این رمان این است که چگونه @ study @ با استفاده از ادبیات کلاسیک در حالی که در حالت داستان است انجام می شود. این اثر یک کلاس ادبی با یک کلاس آزمایشگاهی متصل است ... شما تقریبا تجربه (به دلیل آن آسان است که با شخصیت و موضوع تطبیق دهید) آنچه که این نویسندگان کلاسیک به معنای. تمام نمادها و استعاره ها به نحو صحیح اعمال می شود. عالی پیدا کنید
مشاهده لینک اصلی
مطمئنا این یکی از بهترین هاست که تا به حال در این موضوع خوانده ام. این تلاش می کند تا در مورد جنبه های مختلف فلسفی و روانشناختی آن بحث کند، اگر چه عمق این موضوعات برای افراد غیر متخصص بسیار قابل فهم تر است. من شخصا علیه فروید است، بنابراین بخشی از کتاب را که می گوید دوست نداشت که دوست داری کسی هستی چون می خواهی او را در مخالفان خود در ناخودآگاه ببیند. به نظر من بی معنی است. همچنین من ترجیح می دهم که پایان داستان عشق شرح داده شده چیزی جز غرور و به خصوص چنین خشن نیست. موارد زیادی وجود دارد که مردم می توانند علاقه خود را از دست ندهند نه به دلیل عشق به یک شخص ثالث، بلکه به دلیل رفتارهایی که در تماس نزدیک یا تغییر وضعیت زندگی (کار، خانواده و غیره) دیده می شود. من اعتقاد دارم بحث در مورد این موارد غیر غیر افراطی و شایع تر می تواند جالب تر باشد. به عنوان آخرین نکته، من احساس کردم که گاهی اوقات کتاب فاقد دیدگاه زنانه به اندازه کافی، به خصوص در توضیح آنچه که به Chloe رفت، تا او به این تصمیم رسید.
مشاهده لینک اصلی
من منتظر یک وقت زیادی هستم که یک کتاب را بخوانم. من آن را توصیه به همه کسانی که از داستان قشنگ خسته شده بودند و می دانم که واقعیت از عشق های مختلف ... نه لزوما برای بدبینانه ترین، اما چاشنی ممکن است 1 است. تعجب از این کتاب این است که @ @ متعلق به یک مرحله بندی barbat..dovada زنان نه تنها تجزیه و تحلیل و تشریح ذهن ..
مشاهده لینک اصلی
من به طور مداوم از نقل قول جورج اورول درباره خواندن این کتاب به یاد میآیم. @ بهترین کتابهایی هستند که به شما میگویند آنچه را که میشناسید در حال حاضر. @ Essays in Love به من بگویید دقیقا همین است.
مشاهده لینک اصلی
... یک کارت پنج ستاره.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب جستارهایی در باب عشق
خرید کتاب جستارهایی در باب عشق
جستجوی کتاب جستارهایی در باب عشق در گودریدز
با دقت و به سرعت خوندمش. از سبک مقاله ها خوشم اومد. همون جوری بودن که خودم دوست دارم بنویسم. طرح داشتن. شماره داشتن. به ترتیب و کوتاه کوتاه و بریده بریده حرفا رو می گفت... بعضی از پاراگراف برام دقیقا پیش اومده بودن و از بیان شدن شدن به لذت می رسیدم. بعضی ها بودن و من نتونسته بودم حتا در درونم به بیان برسونم شون و آلن دو باتن تونسته بود. و بعضی جاها هم راستش درک نمی کردم. حس می کردم کم گفته. باید بیشتر می گفت تا آدم حالیش شه. مخصوصا اون جاهایی که در مورد تروریسم و عشق و لبرالیسم و عشق می نوشت. یه جور استعاره بود که زیاد لذت نبردم...
راستش کم بود. خیلی بیشتر می تونست باشه. برخلاف کتاب های خوب دوباتن (مثلا هنر سیر و سفر) ارجاعات و نقل قول کم داشت... می تونست از گنجینه ی ادبیات بهره ها ببره... حس کردم کمی عجولانه نوشته شده. از اون کتاب هاست که می تونی خودت صفحه ها بهش اضافه کنی...
مشاهده لینک اصلی
متوجه شدم که باید به آموزه پیچیده تری رسید، آموزه ای که بتواند با ناهماهنگی های عشق به گونه ای بازی کند، نیاز به عقلانیت را علی رغم ناتوانی اش، با حماقت غیرقابل اجتناب عاشق شدن، در هم بیامیزد. می بایست عشق را پذیرا شد، بدون فرو افتادن در یاس یا امیدواری جزمی، بدون تدوین فلسفه ای برای ترس ها، یا سرخوردگی های اخلاقی مان. عشق، به ذهن تحلیل گر، نوعی فروتنی می آموزد، درسی که هر چند برای رسیدن به قطعیت های ثابت راه دشواری دارد، و آن این که تحلیل هرگز نمی تواند، راهی بدون خطا برود و لاجرم هرگز از طنز و کنایه به دور نیست.
+از اون کتابایی که دوست دارم دوباره بخونمشون!:)
مشاهده لینک اصلی
من فقط یک ساعت پیش این کتاب را تمام کردم ... و من به این کتاب نیاز داشتم. من آن را در کتابخانه برداشتم ... حتی در هیچ نظم، حتی در بخش اشتباه دروغ گفتن ... رد شد. من نمی خواهم بگویم من احساس تنهایی را دوست دارم (Frued، get out!)، اما آن را به رنگ روشن، بنابراین من کلاغ خود را به عنوان رفتار و آخرینget را با هم خوشحال @ من بعد تجربه. در واقع، @ @ @ @ @ @ love را دوست دارد با یک پسر با داستان بازی دختر با شخصیت اصلی به عنوان پسر خوبی تحصیل کرده است. فوق العاده است پس از خواندن از طریق این کتاب، من می خواستم از نویسنده تشکر کنم. برای من یک نویسنده خوب است که قادر به ضبط احساسات شما (و در واقع آن ها سخت و سخت است) و آنها را به عنوان شعر به شما عطا می کنند. این چیزی است که این مرد برای من انجام داد، و من احساس خجالتآوری کمتر داشتم، یا حداقل به من احساس کرد که یکی از بیت های بسیار گناه ناپسندی است که در مورد عشق محروم شده است. (نویسنده در این آخرین بیت ملودرام قرار میگیرد، که او به طور تکراری در شخصیتهای اصلی به خودکشی و ناامیدی رمانتیک میاندازد). یکی دیگر از عظمت در این رمان این است که چگونه @ study @ با استفاده از ادبیات کلاسیک در حالی که در حالت داستان است انجام می شود. این اثر یک کلاس ادبی با یک کلاس آزمایشگاهی متصل است ... شما تقریبا تجربه (به دلیل آن آسان است که با شخصیت و موضوع تطبیق دهید) آنچه که این نویسندگان کلاسیک به معنای. تمام نمادها و استعاره ها به نحو صحیح اعمال می شود. عالی پیدا کنید
مشاهده لینک اصلی
مطمئنا این یکی از بهترین هاست که تا به حال در این موضوع خوانده ام. این تلاش می کند تا در مورد جنبه های مختلف فلسفی و روانشناختی آن بحث کند، اگر چه عمق این موضوعات برای افراد غیر متخصص بسیار قابل فهم تر است. من شخصا علیه فروید است، بنابراین بخشی از کتاب را که می گوید دوست نداشت که دوست داری کسی هستی چون می خواهی او را در مخالفان خود در ناخودآگاه ببیند. به نظر من بی معنی است. همچنین من ترجیح می دهم که پایان داستان عشق شرح داده شده چیزی جز غرور و به خصوص چنین خشن نیست. موارد زیادی وجود دارد که مردم می توانند علاقه خود را از دست ندهند نه به دلیل عشق به یک شخص ثالث، بلکه به دلیل رفتارهایی که در تماس نزدیک یا تغییر وضعیت زندگی (کار، خانواده و غیره) دیده می شود. من اعتقاد دارم بحث در مورد این موارد غیر غیر افراطی و شایع تر می تواند جالب تر باشد. به عنوان آخرین نکته، من احساس کردم که گاهی اوقات کتاب فاقد دیدگاه زنانه به اندازه کافی، به خصوص در توضیح آنچه که به Chloe رفت، تا او به این تصمیم رسید.
مشاهده لینک اصلی
من منتظر یک وقت زیادی هستم که یک کتاب را بخوانم. من آن را توصیه به همه کسانی که از داستان قشنگ خسته شده بودند و می دانم که واقعیت از عشق های مختلف ... نه لزوما برای بدبینانه ترین، اما چاشنی ممکن است 1 است. تعجب از این کتاب این است که @ @ متعلق به یک مرحله بندی barbat..dovada زنان نه تنها تجزیه و تحلیل و تشریح ذهن ..
مشاهده لینک اصلی
من به طور مداوم از نقل قول جورج اورول درباره خواندن این کتاب به یاد میآیم. @ بهترین کتابهایی هستند که به شما میگویند آنچه را که میشناسید در حال حاضر. @ Essays in Love به من بگویید دقیقا همین است.
مشاهده لینک اصلی
... یک کارت پنج ستاره.
مشاهده لینک اصلی