جن زدگان، یا به لفظ صحیح تر «شیاطین» داستان ملتی است که موازین اجتماعی را نمی شناسد، و بدین ترتیب به جای این که خود را نجات دهد، نابود می سازد.
شیاطین همیشه در جسم آن قربانی که در آن حلول کرده اند باقی نمی مانند. خدا بیدار است و روزی خواهد رسید که این انبوه در هم شوریدۀ شیاطین در هم رانده شوند و در جسم خوک ها حلول کنند، و خوکان دیوانه وار در دریاچه فرو افتند.
هانری تروایا، زندگی و نقد آثار داستایفسکی
در کالبد داستایفسکی، انسانی بزرگتر از آن آدم خودپرست ضعیف النفس آتشی مزاج مغرور، که نویسندگانِ شرح حالِ او تصویر می کنند، وجود داشت: در وجود او مردی زندگی می کرد که می توانست «آلیوشا» را بیافریند، آفریده ای که شاید در تمامی رمانهای جهان، جذاب تر و شیرین تر و نجیب تر و مهربان تر از او نیامده باشد. در کالبد داستایفسکی، انسانی زندگی می کرد که می توانست «بابا زوسیما» را خلق کند، مردی که شبیه اولیاء است.
سامرست موام، دربارۀ رمان و داستان کوتاه
خرید کتاب تسخیر شدگان (جن زدگان)
جستجوی کتاب تسخیر شدگان (جن زدگان) در گودریدز
معرفی کتاب تسخیر شدگان (جن زدگان) از نگاه کاربران
ChronologyIntroductionFurther ReadingA توجه داشته باشید در TextA توجه داشته باشید از ویرایشگر - DemonsAppendix: در TikhonsList از CharactersNotesGlossary
مشاهده لینک اصلی
این یکی از معدود رمانهای داستایوفسکی است که من آن را خواندهایم، و من فکر می کنم که نه تنها سیاسی ترین، بلکه بیشترین پیشبینی او از نظر جهان امروز است؛ به ویژه فردی که با سیستم های فاسد مواجه است، حرکت به سمت هرج و مرج و شورش، و شبکه های قدرت که همه افراد را به جوامع سرکوبگر خود متصل می کند بدون توجه به اینکه چقدر سخت تلاش می کنند تا از این محدودیت ها آزاد شوند. من فکر می کنم که پس از برخی از دواستیوکی ها، بعضی از دواستیوکی ها به طور دقیق تر و کارهای روان شناختی بیشتر، رمان هایی مانند جنایت و مجازات و برادران کرمظوف به ویژه این دومین تازه ترین داستایوفسکی است که ذهنم را از طریق شیاطین می خواندم و گفت و گوهایی که متون با یکدیگر درهم آمیختند، دمون ها را عمیق تر، عمیقا تحت تاثیر قرار داد و دستاوردهای بسیار بزرگی به دست آوردند. هر جمله ای شادی و دلتنگی کوچک بود. این باعث می شود که من بدون هیچ مشکلی در حال حرکت دوباره به سمت دواستیوکی ها باشم تا در لیست خواندن من بیشتر کار کنم. یک کتاب شگفت انگیز.
مشاهده لینک اصلی
من تقریبا یک ماه به سمت Possessos رفتم من فقط نمی توانستم بپذیرم چون یک Dostoyevski است، که کلمات و شخصیت های او همیشه زیبا و خسته کننده است به عنوان تاریخ است. انقلابی ... سیاست؛ یک موضوع (بدتر از ورزش) که من را از گرما می کشاند. من اذعان می کنم که این یک کار عالی است. من ... به هر حال ...
مشاهده لینک اصلی
\"[G] هرگز، چیزهایی در جهان به هیچ چیز پایان نیست؛ اما در اینجا به پایان دادن به در حال حاضر، معصوم، معصوم باشد! â € œEin پایان است که در اینجا در واقع وجود داشته، و حتی برای داستایفسکی پایان به خصوص شوم، و در عین حال دوباره شما گاهی اوقات گمان daay بسیاری از چیزها در دا حتی در زمان ما آن را کاملا به پایان نرسیده است - اما بعدا بیشتر. آثار Postojewski از من جوانان را همراهی می کند - چگونه می توانم با گناه و ختنه آغاز کنم؟ و در آن زمان به خاطر روش دواستیفسکی، ایده های فلسفی و سیاسی به اعمال او منحصر به فرد بود. هر زمان Raskolnikov، Kirillov، و یا ایوان Karamazov دیدگاه های خود را، من به دنبال نفس نفس با ترکیبی از شگفتی و پژمردگی. بسته های قدیمی تر من، بیشتر من گرفتن جنبه دیگری در ساخته شده توسط نویسنده فکر دخمه پرپیچ و خم â € \"برای مثال، من دریافت Alyosha به طور فزاینده ترجیح می دهند â €\" اما من دوباره دارم کشف چیزی جدید و یا در یک نور جدید دیدن است. آثار او، حداقل آنهایی که بزرگ هستند، احتمالا باید در هر دهه زندگی ساخته شوند. در این زمان، با جوان ترین Lektüre سوم از رمان بزرگ خود را، من شگفت زده شد که چقدر من از نتیجه داستان، ناامیدی که به تمام آنچه که â € \"افسرده بود احتمالا چون من همیشه بسیاری از توسط داستایوفسکی شیاطین برانگیخته هنوز هم در زندگی روزمره کار می کند، هرچند نه همیشه لزوما به نام سوسیالیسم خالص است. چه باید به عنوان مثال از این کلمات که در آن پیوتر Verhovenski یک € žSchigalewismusâ € œ توصیف، مشاهده: â € OEA € ~ [â € |] در تحت نظارت هر عضو خود را از جامعه و یکدیگر را مورد نیاز است برای گزارش. همه متعلق به همه و همه هستند. همه بردگان هستند و در این وضعیت برده برابر با یکدیگر هستند. [â € |] اولین چیزی که اتفاق می افتد این است که سطح آموزش، علم، و استعداد به پایین می آید. سطح بالایی از علم و استعداد فقط برای استعدادهای بالاتری در دسترس است اما ما به استعدادهای بالاتر نیاز نداریم! [â € |] زبان برای Cicero بریده شده، چشم از Copernicus بریده؛ یک شکسپیر سنگسار است: آنجا شما Schigalewismus دارید! بردگان باید برابر باشند: بدون استبداد، هرگز آزادی و برابری وجود نداشته باشد؛ اما باید در گله یک برابری داشته باشیم، و آن Schigalewism است! [â € |] به محض این که خانواده یا عشق وجود دارد، تمایل به اموال تحریک می شود. ما این میل را می کشیم ... [فقط] ضروری است، که از آن به بعد شعار جهان خواهد بود. [â € |] â € € ~ â € OEA € OEA ~ [â € |] معلم که مجموعه های بیرون با بچه ها در مورد خدا و گهواره خود خنده دار، که در حال حاضر ما است. [â € |] دانش آموزانی که یک کشاورز را می کشند تا احساس کنند که احساس می کنند ما هستند. [â € |] دادستان، که از دادگاه ترسید، به اندازه کافی لیبرال به نظر نمی رسد، ما، خودمان است. [€ â |] â € اجازه ~ â € œDurch فرد پیتر Verhovenski Dostojewskijj مطمئنا تا استبدادهای که باید شکوفه تنبل در قرن 20 در حال حاضر در 1873 با پیش بینی های شگفت انگیز پیش بینی برسد، اما برخی از روندهای فوق شناسایی بدون شک خود را در بسیاری از تحولات اخیر تشخیص می دهند. تصادفی نیست که پدر Werchowenskijs از داستایوفسکی به عنوان یک خودخواه larmoyanter که در نقش خود به عنوان Schöngeist لیبرال بحث همراه با برخی از دوستان به عنوان یک منتقد اجتماعی سالن در مورد خدا و جهان gefällt کشیده شده است، پسرش را فقط دو یا سه بار در زندگی دیده می شود، در غیر این صورت هرگز برای او مراقبت نمی کند، دروغ می گوید در حالی که در کیسه یک حامی که او را کور ساخته شده است. همانطور که استفان ورچوهنسکی در ابتدای رمان کمدی عجیب و غریب ساخت، او به عنوان طرح پیشرفت بیشتر و بیشتر تبدیل به یک موجود نابهنگام شد. هنگامی که تنها در مورد entlaufende daay Sträfling Fedka که رنج بسیار بیش از برخی از افراد درگیر را در فکر کردن است، به احتمال زیاد برای تبدیل شدن به تنها دلیل برای قاتل، چرا که در آن زمان به عنوان سرف به ارتش فروش می رسد آن استپان Verhovenski به بدهی های قمار خود برای حل و فصل حتی نیکلای Stavrogin، شخصیت دیگر در این رقص شوم، از چهره های بسیار فعلی است، چرا که آن را مظهر یک نوع نیهیلیسم غنی، که در آن هیچ چیز مقدس است. حتی اگر Stavrogin همچنین از طریق یک سری از Vergnügungen و بی پروا اعمال کهنه رفته، آرزوی به انجام کاری خوب و با ارزش â € \"به عنوان مثال به عنوان به اعتراف جنایات گذشته خود را â €\" است که هنوز هر گونه پیشنهاد این، روح سرد خود را بیش از حد گرد و غبار، قبل از اینکه بتواند آن را انجام دهد نویسنده می نویسد در مورد او: â € œ [M] اندیشه او را دیدم Porträt رنگ یک مرد زیبا، و در عین حال چهره اش abstoßend.â € OEA € zWhat کار شرارت می رسد ...
مشاهده لینک اصلی
غیرممکن است تمام عمر خود را در بلندای فانتزی ما صرف کنیم. من به این £ conclusà آن آمد و حکومت جوانان پرورش تاسیس و، با این نگرش، انجام £ او را به رها کردن صفحات precipÃcio.Nas últimas £ ediçà این ارائه پیوست که در آن یک فصل از está @ Demónios @ که سانسور شد برای پشیمانی این است که هیچ اطلاعاتی در مورد صفحات اول مربوط به جزئیات وجود ندارد. خوشبختانه من این فصل را خوانده و آن را به عنوان اولین قسمت سوم مطالعه کردم. داستایوفسکی برای توسعه یک شخصیت مهم است. در این فصل irá اختصاص هاله ای ازCrime و مجازات @ رمان، و به نظر من تعیین کننده در £ significaçà پایان، که باعث احساس هر حال، بدون این فصل تقریبا همه چیز آخر عمل از دست داد. دوستی à © فقط یک کلمه بسیار است، اما اساسا، کشیدن à © recÃproco در گل و لای ... در Demónios @ @ یک viúvo و بیوه، دوستان از طول عمر، زندگی با هم در یک رابط £ عشق / خطوط متضاد همانطور که روایت کودکان خود را توسعه می دهد، شخصیت اصلی یک توطئه سیاسی می شود. Conspiraçà £ درجه من که این بسیار جذاب به دلیل آن که توسعه آن توسط فتنه اجتماعی گزارش شده توسط راوی / شخصیت (که ما هیچ وقت نمی دانید نام) بر اساس که شاهد حقایق و مرتبط reúne informaçà £. ما تنها برای خودمان ایستادگی خواهیم کرد، که برای قدرت تعیین شده است: ما هوشمندانه هستیم و ما احمقها را سوار میکنیم. شخصیتها و وقایع بی شمار هستند. @ Demons @ هنوز اثبات دیگری از بی نظمی نویسنده است. این اتفاق افتاد، مثل این اتفاق می افتد، بزرگترین شیطانی از کتاب (شاید)، Piotr Stepánovych تنها در این برگ ها وجود ندارد. گرسنگی او برای قدرت چنین است که با نگاهی به منظر سیاسی پرتغال (لازم نیست که مرزها را ترک کند)، در بعضی از گفتگوها حتی نامش را تغییر داد ... ... شیاطین وجود دارند ، بدون شک، اما مفهوم یکی از آنها این است که می تواند متنوع باشد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب تسخیر شدگان (جن زدگان)
شیاطین همیشه در جسم آن قربانی که در آن حلول کرده اند باقی نمی مانند. خدا بیدار است و روزی خواهد رسید که این انبوه در هم شوریدۀ شیاطین در هم رانده شوند و در جسم خوک ها حلول کنند، و خوکان دیوانه وار در دریاچه فرو افتند.
هانری تروایا، زندگی و نقد آثار داستایفسکی
در کالبد داستایفسکی، انسانی بزرگتر از آن آدم خودپرست ضعیف النفس آتشی مزاج مغرور، که نویسندگانِ شرح حالِ او تصویر می کنند، وجود داشت: در وجود او مردی زندگی می کرد که می توانست «آلیوشا» را بیافریند، آفریده ای که شاید در تمامی رمانهای جهان، جذاب تر و شیرین تر و نجیب تر و مهربان تر از او نیامده باشد. در کالبد داستایفسکی، انسانی زندگی می کرد که می توانست «بابا زوسیما» را خلق کند، مردی که شبیه اولیاء است.
سامرست موام، دربارۀ رمان و داستان کوتاه
خرید کتاب تسخیر شدگان (جن زدگان)
جستجوی کتاب تسخیر شدگان (جن زدگان) در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
این یکی از معدود رمانهای داستایوفسکی است که من آن را خواندهایم، و من فکر می کنم که نه تنها سیاسی ترین، بلکه بیشترین پیشبینی او از نظر جهان امروز است؛ به ویژه فردی که با سیستم های فاسد مواجه است، حرکت به سمت هرج و مرج و شورش، و شبکه های قدرت که همه افراد را به جوامع سرکوبگر خود متصل می کند بدون توجه به اینکه چقدر سخت تلاش می کنند تا از این محدودیت ها آزاد شوند. من فکر می کنم که پس از برخی از دواستیوکی ها، بعضی از دواستیوکی ها به طور دقیق تر و کارهای روان شناختی بیشتر، رمان هایی مانند جنایت و مجازات و برادران کرمظوف به ویژه این دومین تازه ترین داستایوفسکی است که ذهنم را از طریق شیاطین می خواندم و گفت و گوهایی که متون با یکدیگر درهم آمیختند، دمون ها را عمیق تر، عمیقا تحت تاثیر قرار داد و دستاوردهای بسیار بزرگی به دست آوردند. هر جمله ای شادی و دلتنگی کوچک بود. این باعث می شود که من بدون هیچ مشکلی در حال حرکت دوباره به سمت دواستیوکی ها باشم تا در لیست خواندن من بیشتر کار کنم. یک کتاب شگفت انگیز.
مشاهده لینک اصلی
من تقریبا یک ماه به سمت Possessos رفتم من فقط نمی توانستم بپذیرم چون یک Dostoyevski است، که کلمات و شخصیت های او همیشه زیبا و خسته کننده است به عنوان تاریخ است. انقلابی ... سیاست؛ یک موضوع (بدتر از ورزش) که من را از گرما می کشاند. من اذعان می کنم که این یک کار عالی است. من ... به هر حال ...
مشاهده لینک اصلی
\"[G] هرگز، چیزهایی در جهان به هیچ چیز پایان نیست؛ اما در اینجا به پایان دادن به در حال حاضر، معصوم، معصوم باشد! â € œEin پایان است که در اینجا در واقع وجود داشته، و حتی برای داستایفسکی پایان به خصوص شوم، و در عین حال دوباره شما گاهی اوقات گمان daay بسیاری از چیزها در دا حتی در زمان ما آن را کاملا به پایان نرسیده است - اما بعدا بیشتر. آثار Postojewski از من جوانان را همراهی می کند - چگونه می توانم با گناه و ختنه آغاز کنم؟ و در آن زمان به خاطر روش دواستیفسکی، ایده های فلسفی و سیاسی به اعمال او منحصر به فرد بود. هر زمان Raskolnikov، Kirillov، و یا ایوان Karamazov دیدگاه های خود را، من به دنبال نفس نفس با ترکیبی از شگفتی و پژمردگی. بسته های قدیمی تر من، بیشتر من گرفتن جنبه دیگری در ساخته شده توسط نویسنده فکر دخمه پرپیچ و خم â € \"برای مثال، من دریافت Alyosha به طور فزاینده ترجیح می دهند â €\" اما من دوباره دارم کشف چیزی جدید و یا در یک نور جدید دیدن است. آثار او، حداقل آنهایی که بزرگ هستند، احتمالا باید در هر دهه زندگی ساخته شوند. در این زمان، با جوان ترین Lektüre سوم از رمان بزرگ خود را، من شگفت زده شد که چقدر من از نتیجه داستان، ناامیدی که به تمام آنچه که â € \"افسرده بود احتمالا چون من همیشه بسیاری از توسط داستایوفسکی شیاطین برانگیخته هنوز هم در زندگی روزمره کار می کند، هرچند نه همیشه لزوما به نام سوسیالیسم خالص است. چه باید به عنوان مثال از این کلمات که در آن پیوتر Verhovenski یک € žSchigalewismusâ € œ توصیف، مشاهده: â € OEA € ~ [â € |] در تحت نظارت هر عضو خود را از جامعه و یکدیگر را مورد نیاز است برای گزارش. همه متعلق به همه و همه هستند. همه بردگان هستند و در این وضعیت برده برابر با یکدیگر هستند. [â € |] اولین چیزی که اتفاق می افتد این است که سطح آموزش، علم، و استعداد به پایین می آید. سطح بالایی از علم و استعداد فقط برای استعدادهای بالاتری در دسترس است اما ما به استعدادهای بالاتر نیاز نداریم! [â € |] زبان برای Cicero بریده شده، چشم از Copernicus بریده؛ یک شکسپیر سنگسار است: آنجا شما Schigalewismus دارید! بردگان باید برابر باشند: بدون استبداد، هرگز آزادی و برابری وجود نداشته باشد؛ اما باید در گله یک برابری داشته باشیم، و آن Schigalewism است! [â € |] به محض این که خانواده یا عشق وجود دارد، تمایل به اموال تحریک می شود. ما این میل را می کشیم ... [فقط] ضروری است، که از آن به بعد شعار جهان خواهد بود. [â € |] â € € ~ â € OEA € OEA ~ [â € |] معلم که مجموعه های بیرون با بچه ها در مورد خدا و گهواره خود خنده دار، که در حال حاضر ما است. [â € |] دانش آموزانی که یک کشاورز را می کشند تا احساس کنند که احساس می کنند ما هستند. [â € |] دادستان، که از دادگاه ترسید، به اندازه کافی لیبرال به نظر نمی رسد، ما، خودمان است. [€ â |] â € اجازه ~ â € œDurch فرد پیتر Verhovenski Dostojewskijj مطمئنا تا استبدادهای که باید شکوفه تنبل در قرن 20 در حال حاضر در 1873 با پیش بینی های شگفت انگیز پیش بینی برسد، اما برخی از روندهای فوق شناسایی بدون شک خود را در بسیاری از تحولات اخیر تشخیص می دهند. تصادفی نیست که پدر Werchowenskijs از داستایوفسکی به عنوان یک خودخواه larmoyanter که در نقش خود به عنوان Schöngeist لیبرال بحث همراه با برخی از دوستان به عنوان یک منتقد اجتماعی سالن در مورد خدا و جهان gefällt کشیده شده است، پسرش را فقط دو یا سه بار در زندگی دیده می شود، در غیر این صورت هرگز برای او مراقبت نمی کند، دروغ می گوید در حالی که در کیسه یک حامی که او را کور ساخته شده است. همانطور که استفان ورچوهنسکی در ابتدای رمان کمدی عجیب و غریب ساخت، او به عنوان طرح پیشرفت بیشتر و بیشتر تبدیل به یک موجود نابهنگام شد. هنگامی که تنها در مورد entlaufende daay Sträfling Fedka که رنج بسیار بیش از برخی از افراد درگیر را در فکر کردن است، به احتمال زیاد برای تبدیل شدن به تنها دلیل برای قاتل، چرا که در آن زمان به عنوان سرف به ارتش فروش می رسد آن استپان Verhovenski به بدهی های قمار خود برای حل و فصل حتی نیکلای Stavrogin، شخصیت دیگر در این رقص شوم، از چهره های بسیار فعلی است، چرا که آن را مظهر یک نوع نیهیلیسم غنی، که در آن هیچ چیز مقدس است. حتی اگر Stavrogin همچنین از طریق یک سری از Vergnügungen و بی پروا اعمال کهنه رفته، آرزوی به انجام کاری خوب و با ارزش â € \"به عنوان مثال به عنوان به اعتراف جنایات گذشته خود را â €\" است که هنوز هر گونه پیشنهاد این، روح سرد خود را بیش از حد گرد و غبار، قبل از اینکه بتواند آن را انجام دهد نویسنده می نویسد در مورد او: â € œ [M] اندیشه او را دیدم Porträt رنگ یک مرد زیبا، و در عین حال چهره اش abstoßend.â € OEA € zWhat کار شرارت می رسد ...
مشاهده لینک اصلی
غیرممکن است تمام عمر خود را در بلندای فانتزی ما صرف کنیم. من به این £ conclusà آن آمد و حکومت جوانان پرورش تاسیس و، با این نگرش، انجام £ او را به رها کردن صفحات precipÃcio.Nas últimas £ ediçà این ارائه پیوست که در آن یک فصل از está @ Demónios @ که سانسور شد برای پشیمانی این است که هیچ اطلاعاتی در مورد صفحات اول مربوط به جزئیات وجود ندارد. خوشبختانه من این فصل را خوانده و آن را به عنوان اولین قسمت سوم مطالعه کردم. داستایوفسکی برای توسعه یک شخصیت مهم است. در این فصل irá اختصاص هاله ای ازCrime و مجازات @ رمان، و به نظر من تعیین کننده در £ significaçà پایان، که باعث احساس هر حال، بدون این فصل تقریبا همه چیز آخر عمل از دست داد. دوستی à © فقط یک کلمه بسیار است، اما اساسا، کشیدن à © recÃproco در گل و لای ... در Demónios @ @ یک viúvo و بیوه، دوستان از طول عمر، زندگی با هم در یک رابط £ عشق / خطوط متضاد همانطور که روایت کودکان خود را توسعه می دهد، شخصیت اصلی یک توطئه سیاسی می شود. Conspiraçà £ درجه من که این بسیار جذاب به دلیل آن که توسعه آن توسط فتنه اجتماعی گزارش شده توسط راوی / شخصیت (که ما هیچ وقت نمی دانید نام) بر اساس که شاهد حقایق و مرتبط reúne informaçà £. ما تنها برای خودمان ایستادگی خواهیم کرد، که برای قدرت تعیین شده است: ما هوشمندانه هستیم و ما احمقها را سوار میکنیم. شخصیتها و وقایع بی شمار هستند. @ Demons @ هنوز اثبات دیگری از بی نظمی نویسنده است. این اتفاق افتاد، مثل این اتفاق می افتد، بزرگترین شیطانی از کتاب (شاید)، Piotr Stepánovych تنها در این برگ ها وجود ندارد. گرسنگی او برای قدرت چنین است که با نگاهی به منظر سیاسی پرتغال (لازم نیست که مرزها را ترک کند)، در بعضی از گفتگوها حتی نامش را تغییر داد ... ... شیاطین وجود دارند ، بدون شک، اما مفهوم یکی از آنها این است که می تواند متنوع باشد.
مشاهده لینک اصلی